چرا استراتژی برند، از نان شب واجب‌تر است؟
“برند شما، چیزی بسیار بیشتر از لوگو، نام و یا شعار تبلیغاتی شماست؛ برند، تمام آن تجربه‌ایست که همکاران و مشتریان شما با شرکت، محصول و یا خدمات شما خواهند داشت. استراتژی برند در واقع چیزی که شما هستید را تعریف می‌کند…” در یادداشت قبلی‌مان، “استراتژی برند” را این گونه تعریف کردیم و انواع خدماتی را که ما در استودیو شهرتاش در تدوین استراتژی برند ارائه می‌دهیم، معرفی کردیم. در این مقاله، می‌خواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که اصلا چرا استراتژی برند، از اهمیت فراوانی برخوردار است؟ چرا برای هر برندی، استراتژی مخصوص به خودش را لازم می‌دانیم؟ چرا فکر می‌کنیم استراتژی برند، از نان شب واجب‌تر است؟
اگر می‌خواهید برندتان به خوبی گسترده و شناخته شود، به یک استراتژی برند خوب نیاز دارید. استراتژی برند، به طور خلاصه به شما این توانایی را می‌دهد که برند خود را ساخته و قدرتمند کنید. این استراتژی، کسب‌وکار شما را تعریف می‌کند، روی هدف‌های برند تمرکز می‌کند و معیارهایی کیفی را برای رصدِ پیش‌رفتِ برند شما تعریف می‌کند. استراتژی برند، راه برندتان را به شما نشان می‌دهد تا از مسیر درست آن خارج نشوید. اما می‌توانیم، مزایای دیگری را نیز برای استراتژی برند ذکر کنیم که برای شما ملموس‌تر باشد:
۱.خاص کردن برند
چنان چه پیش‌تر گفته شد، استراتژی برند منحصر به فرد است. این استراتژی می‌تواند میان ما و دیگر رقبایمان در بازارهای مرتبط، تفاوت ایجاد کند. تفاوتی که هم برای رقبا ملموس است و هم برای مخاطبان. کسی یا برندی که بخواهد از دیگری صرفا تقلید کند، قطعا دیر یا زود با شکست مواجه خواهد شد، پس پیش از هر چیز با یک استراتژی برند خوب که ما می‌توانیم آن را تدوین کنیم، خودتان را در بازار خاص کنید.
۲. بیان ارزش‌های اصلی برند
ما باید بدانیم که مخاطب، محصول ما را صرفا نمی‌خرند و از آن استفاده نمی‌کنند، بلکه با آن چیزی مواجه‌اند که ما به خاطر آن به وجود آمده‌ایم؛ ارزش‌هایی که در ذهن ما باعث متولد شدن برند ما شده است. از این طریق است که ما می‌توانیم به مخاطبان و مشتریانی وفادار برسیم.
۳. کمک به تشخیص نقاط ضعف در “تجربه برند”
چنان چه در یادداشت‌های پیشین درباره‌ی تجربه برند نوشتیم، این مفهوم نشان‌دهنده‌ی تاثیر و خاطره‌ایست که از ما در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. اگر این خاطره و ذهنیت، قوی و ماندگار نباشد، اعتماد مخاطب به برند ما از بین خواهد رفت و به برند ما وفادار نخواهد ماند. تجربه برند خوب زمانی شکل می‌گیرد که تجربیات مخاطب، با توقعاتش از برند ما یکسان، یا حتی بهتر باشد. وقتی ما استراتژی برند داشته باشیم، با نگاهی که به راه و هدف کسب‌وکار ما دارد، بهتر می‌توانیم قوت‌ها و ضعف‌های خودمان را تشخیص دهیم و پیش از هر چیز، نقاط ضعف‌مان را بهبود ببخشیم.
۴. رد کردن ایده‌های “به درد نخور”
در هر کسب‌وکار و برندی، همیشه اطرافیانی داریم که خود را وارد، مختصص و در یک کلام “علامه‌ی دهر” در آن حوزه می‌دانند و البته، “طبل تو خالی” هستند. اطلاعات و ایده‌های این سری از افراد، معمولا به درد نخور، ناکارآمد و آسیب‌زننده به کسب‌وکار ماست. این ایده‌ها بدون آگاهی از اهداف، چشم‌انداز، جامعه‌ی هدف و دیگر ویژگی‌هایی‌ست که مختص برند ما است. همچنین معمولا این نظرات، بدون اطلاعات صحیحی از بازار برند ما صادر می‌شوند که می‌تواند برای کسب‌وکار ما آسیب‌زننده باشد. حتی گاهی این ایده‌ها ممکن است در نگاهِ اول بسیار سودآور و پول‌ساز باشند، اما قطعا در دراز مدت آسیب‌های جبران‌ناپذیری به برندتان می‌زنند. استراتژی برند، سنگ محک خوبی‌ست که ابتدا همخوانی هر ایده‌ی پیشنهادی را با برندتان بسنجید و سپس آن‌ها را در راهی که برندتان در پیش گرفته است به کار ببرید. یادتان نرود، همین استراتژی برند را نیز افرادی متخصص باید تدوین کنند، مثل… خودتان بهتر می‌دانید.
۵. پاسخگویی
استراتژی برند می‌تواند در تمام سطوح و افراد سازمان ما، احساس مسئولیت و پاسخگویی ایجاد کند. چرا که هر کس خود را موظف می‌داند که برای رسیدن به اهداف تعیین شده تلاش کند و تمام فعالیت‌ها و حتی ابتکارات در مسیر این اهداف باشد.
استراتژی برند راه را برای ما مشخص می‌کند؛ باعث می‌شود که مسیر درست برند خود را گم نکنیم، و اگر – احیاناً – از این مسیر خارج شدیم، بتوانیم به سرعت دوباره به مسیر اصلی و مشخص برند خود بازگردیم.
۶. دقت بیشتر روی فعالیت‌های بازاریابی
استراتژی برند، می‌تواند فعالیت‌های بازاریابی ما را نیز دقیق‌تر و موثرتر کند؛ هدف برند، مخاطب هدف و خواسته‌های او، زبان و شیوه‌ی ارتباطی برند با مخاطب، همه و همه در یک استراتژی برند جامع و دقیق به وضوح ذکر شده است. وقتی همه‌ی این پارامترها را به شفاف‌ترین شکل ممکن در اختیار داشته باشیم، می‌توانیم فعالیت‌های بازاریابی خود را بسیار هدف‌مندتر از قبل انجام دهیم. این کار موجب می‌شود که با صرفه‌جویی بیشتر در هزینه‌ها، انرژی و زمان، نتیجه‌ای بسیار مطلوب‌تر نصیب‌مان شود.
۷. افزایش ارزش سازمان و برند
چه کسی از این که ارزش برند و سازمانش رشد چشم‌گیری پیدا کند، خوشحال نمی‌شود؟ قطعا یکی از دلایلی که هر کسب‌وکاری راه‌اندازی می‌شود، سود مالی آن در کنار دیگر جنبه‌های مثبتی‌ست که به زندگی ما و مخاطبان آن اضافه می‌کند. داشتن یک استراتژی برند خوب، مخصوصا برای کسب‌وکارهای نو پا و استارتاپ‌ها باعث جلب اعتماد سرمایه‌گذاران بهتر و در نتیجه افزایش ارزش و سود مالی برند می‌شود. استراتژی برند خوب و دقیق، چشم‌انداز بهتری از آینده‌‌ی برند برای آن‌ها ترسیم کرده و ریسک سرمایه‌گذاری را برای آن‌ها کم می‌کند چرا که به آنان این اطمینان را می‌دهد که برند در مسیر درستی قرار گرفته است.
۸. کمک به دیزاین و خلاقیت
استراتژی برند، به کمک دیزاینرها و گروه خلاقه‌ای که با برند ما سروکار دارند نیز می‌آید. استراتژی، بستری را فراهم می‌آورد که ویژگی‌های هویت بصری و کلامی برند ما در آن ریشه دارد. این که لوگوی ما چه شکلی داشته باشد، رنگ‌های سازمانی ما چه طور انتخاب شوند، با چه کلام و لحنی با مخاطب صحبت کنیم، چه محتوای صوتی و تصویری‌ای برای ارائه‌ی کارمان بسازیم و دیگر مسائلی از این دست، همه باید مرتبط با چهارچوب‌هایی باشد که در استراتژی برند آمده است. در غیر این صورت، پیام‌های اشتباهی به مخاطبان ما ارسال می‌شود که با چیزی که حقیقت برند ماست، مغایرت دارد. این استراتژی به ایده‌پردازی دیزاینرها و گروه خلاقه کمک می‌کند که در راستای اهداف برند حرکت کنند و مانع از دخالت‌های نابه‌جای افراد مختلف در کارهای دیزاین برند می‌شود.
۹. هم‌راستاسازی افراد سازمان
تصور کنید، در سازمان برند شما، هر کسی ساز خودش را بزند و راه خودش را برود. چه آینده‌ای می‌توانید برای برندتان تصور کنید؟ احتمالا چیزی جز شکست یا در بهترین حالت موفقیت‌های کوچک مقطعی و کم ارزش نصیب برندتان نخواهد شد. استراتژی برند، به راحتی می‌تواند جلوی این اتفاق را بگیرد. استراتژی برند، همه‌ی افراد سازمان ما را هم‌راستا و هم‌گام کرده، و آن‌ها را در مسیری قرار می‌دهد که همه با هم حرکت کنند. انرژی، تلاش و هزینه‌ای که صرف می‌شود برای موفقیت سازمان، رضایت مخاطبان و افزایش سودآوری و ارزش برند باشد تا برند ما روز به روز موفق‌تر شود.
فکر می‌کنیم دیگر اهمیت استراتژی برند، برای همه روشن شده باشد. این که چرا “از نان شب واجب‌تر” است. زیرا که بی استراتژی برند، همین “نان شب” نیز آسیب می‌بیند، آتش تنورش کم یا زیاد می‌شود. برای همین، در اول راه برند، یا حتی همین حالا که متوجه شده‌اید یک جای کار برندتان می‌لنگد که استراتژی آن است، می‌توانید به فکر آن باشید. روی کمک ما نیز، مثل همیشه، می‌توانید حساب کنید…